شین آسمان

ساخت وبلاگ

http://www.farda.org/articles/06_updates/060122/chand-aafarin..._SSS.htm شین آسمان...
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 21:43

ناسیونالیسم "خوب" و "بد" ندارد، "شر مطلق" استاز چند ماهی به این سو با شمار از دوستان چپ "سوسیالیست" و "کمونیست"، که اکثریت شان در کشورهای غربی به سر می برند، از طریق زوم نشست های داشتیم (داریم). در این نشست ها تا به حال بحث های مفیدی صورت گرفته است، بحث های مانند "زنان و آزادی"، "دین و حکومت دینی"، "طبقات و مبارزه طبقاتی"، آیا افغانستان را می توان "جامعه سرمایه داری" خواند؟ و مطالب پراگنده ی دیگر. هرچند به دلیل کمی وقت و تا جایی هم نامنظم بودن نشست ها، آنچنانکه لازم بود، در هیچ کدام از این بحث ها به ریشه ها پرداخته نشد، با آنهم می توان گفت که این بحث ها مفید بودند. زیرا در رسیدن به گونه ای از توافق نسبی به ما کمک کرد. اما وقتی به بحث جنجالی تری، "ناسیونالیسم و قومیت"، رسیدیم، به مانع جدی برخوردیم، مانع که باعث دو دستگی ما شد.۱) شماری از رفقا ادعا داشتند که با "دید دیالکتیکی" به ناسیونالیسم نگاه می کنند. تعبیر آنها از "دید دیالکتیکی" این بود که، ناسیونالیسم می تواند خوب و بد یا "انقلابی" و "ارتجاعی" باشد. دلیلی که برای این ادعا داشتند این بود که می گفتند: "ناسیونالیسم از نظر تاریخی نقش انقلابی و ضد استعماری هم داشته". در این باره اشاره های به "مبارزات استقلال طلبانه"ی مردم کشورهای مستعمره بر ضد "اشغالگران و تجاوزگران استعماری" داشتند. این رفقا با وجود که ناسیونالیسم را ایدئولوژی ارتجاعی می خواندند، اما نتیجه گیری کلی شان این بود که، نباید یکسره به روی آن خط بطلان کشید و یکسره "شر مطلق" خواند. بین "ناسیونالیسم حق طلب و ناسیونالیسم سلطه جو" تفاوت باید گذاشت.البته در حاشیه های بحث، در کنار اشاره به نقش تاریخی "ناسیونالیسم انقلابی"، از چند قومی بودن جامعه افغانستان، سهم نابرابر اق شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 125 تاريخ : شنبه 16 مهر 1401 ساعت: 9:42

مردم و سران قومیشاید در طول تاریخ افغانستان مردم این چنین که امروز بیچاره و درمانده هستند بیچاره و درمانده نبوده باشند. در گذشته مرزها روشن تر از امروز بودند. دست کم تاریخ معاصر ما گواهی می دهد که هر وقت صدای اعتراض بلند می شد، بویژه صدای نسل جوان، محصلین و دانشجویان بلند می شد و به جاده ها و خیابان های شهر می ریختند، دولت و کلیت طبقه حاکمه را آماج اعتراض قرار می دادند. وقتی صدای عدالت خواهی بلند می شد، عدالت عدالت برای همگان بود، حق هزاره، پشتون، ازبیک، تاجیک، همه ی مردم. کسی نمی گفت: "ما برای قوم خود عدالت می خواهیم" یا "حق قوم ما کجاست؟"!امروز اما اگر کسی حق و عدالت می خواهد آن را تنها برای قوم خود می خواهد. امروز، "حق قوم من کجاست"؟، یگانه صدای است که جاذبه دارد. این گونه حق طلبی، " صدای عدالت برای همگان" را زیر سایه قرار داده است. بنابرآن، کسانی که دیروز حق همه مردم را می خواستند، امروز به گروه های قومی تقسیم شده اند. امروز اگر حق می خواهند، آن را تنها برای قوم خود می خواهند، آنچه را که در ادبیات سیاسی آن را "سیاست هویت" می نامند.سیاست هویت خطرناک است. زیرا یک قوم را در برابر قوم دیگر قرار می دهد، بین آنها فاصله ایجاد می کند و این فاصله را هر روز بیشتر و بیشتر می سازد. این سیاست مردم را در برابر هم قرار می دهند. این سیاست سیاستی است که از آن تنها نخبه های قومی سود می برند و مردم فقط قیمت آن را می پردازند.سیاست هویت همیشه تاثیر دوگانه دارد. از یک طرف اگر می تواند اعضای یک گروه قومی را بر محور "منافع ویژه خود" متحد سازد، از جانب دیگر گروه های قومی "غیر" را نیز بر علیه خود بر می انگیزد و متحد می سازد. این گونه متحد سازی، در واقع آمادگی برای تقابل و سرانجام آمادگی برای جنگ ا شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:24

چپ نسل منجهان بینی، نظام فکری و افق دید چپ افغانستان در دوران ما و پیش از ما، محدودیت های خاص خود را داشت. این محدودیت ها ناشی از شرایط و سرچشمه های بود، که اندیشه‌ها و باورهای ما روی آنها بنا یافته بودند. اساس ساختار فکری ما خام بود. شنیده بودیم که ساختار اندیشه‌ی ما باید روی سه ستون (فلسفه - اقتصاد - سوسیالیسم) استوار باشد، اما این سه ستون ساختار اندیشه ی ما از گِل خام و ناپُخته بودند. چنانچه فلسفه‌ی آن، کتاب های کم مایه و سطحی ژرژ پلیتزر، اصول مقدماتی فلسفه، و افانسیف بود. اقتصاد آن را هم نوت های ساده و کم اهمیتی بنام "اقتصاد به زبان ساده"، تشکیل می داد.* هرچند پسانتر ها اقتصاد نیکیتین هم رواج یافت، کتابی که نسبتآ غنیمت بود و تا حدودی به فهم کاپیتال مارکس یاری می رساند. از مسائل سوسیالیسم هم آثار و منتخبات صدر مائوتسه تنگ، نوشته های لیوشاوچی (چگونه می توان کمونیست خوب بود)، یکی دو اثر لنین، اصول لنینیسم استالین، نزد خال خال آدم ها وجود داشتند.بیشتر اما آثار مائوتسه تنگ بودند که خوانده می شدند. آثار مائوتسه تنگ، به دلیل ساده بودن و روان بودن خود، نسبت به سایر آثار مارکسیستی، برای ما بیشتر قابل فهم بودند. با این آثار می توانستیم به سادگی رابطه برقرار کنیم. البته روی آوردن ما به آثار مائوتسه تنگ تنها به دلیل آسان بودن و روان بودن آن نبود، آن را قله مارکسیسم هم می پنداشتیم. به باور ما اندیشه های مائوتسه تنگ قله مارکسیسم به حساب می آمد. خیال می کردیم، با چنگ زدن به این آثار، دیگر چندان نیازی به آثار مغلق و پیچیده‌ی دیگر نداریم. زندگی ما آنقدر نابسامان، فقیرانه و پریشان بود که اکثری ما همین ها را هم نداشتیم، و نه خوانده بودیم. اکثری ما بدون خواندن به آن ایمان آورده بودیم. به این شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:24

اهمیت "نام" در خواندن "متن"به گفته فوکو "نام نویسنده نوعی آسانی و راحتی در خواندن است".اگر از نام "مستعار" برای اهداف زشت، دشنام پراگنی، کینه توزی و زدن حریفان، کار گرفته نمی شد، چه بهتر بود که هر متنی با نام ناشناخته و مستعار نوشته می شد. در آن صورت، خواننده به جای نام، بیشتر به متن توجه می کرد. در فیس‌بک نمونه های فراوان وجود دارد که آدم های مشهور یا "سیلیبریتی"ها هرچه روده درازی کنند، حرف مفت و بی مایه به خورد مردم بدهند، هزاران نفر لایک می کنند، هزاران کامنت در پای آن می نویسند و صدها بار هم به اشتراک گذاشته می شود. اما متن جدی‌ای را که نویسنده‌ی آن نا شناخته و از شهرتی چندان برخوردار نیست، پنج نفر بیشتر نمی خوانند و نه می پسندند. در صورت نوشتن با نام اصلی، اکثری خوانندگان به دنبال نام هستند، نه محتوای متن. بیشتر به این توجه دارند که متن را "کی" نوشته، نه اینکه او "چه" نوشته. مثلآ اگر فرهاد دریا متنی را که تازه نوشته شده باشد و هیچ جایی هم به نشر نرسیده باشد، مثلآ بنام "سید مقیم" به نشر برساند، گمان می کنید که بیش از سه خواننده پیدا کند؟بیازمایید و تجربه کنید.چقدر مایوس کننده است که دیگر حتی از "باسوادان به کمال رسیده" هم چیزی نمی شنوی که چنگی به دل بزند، و یا روزنه ی امیدی را بگشاید و نوری را بر تاریکی بتاباند. شاید به این دلیل است که اصلآ دیگر هیچ رازی پوشیده نمانده است و همه رازها رو شده اند. دیگر همه چیز مانند آفتاب روشن است.چقدر مضحک است که این را ندانیم، چرا صدها سرباز با سلاح دست داشته‌ی خود، بدون جنگ، به کشور همسایه فرار می کنند. چقدر مضحک است که اینمسئله ساده را ندانیم که سران فرومایه قدرت و مزدوران بی شرم امریکا و غرب، آشکارا با زندگی سربازان معامله می کنند و ای شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:24

امیر کیان‌پورFacebookTwitterBalatarinFlipboardPrintEmailروشنفکری فرانسوی، دست‌کم در یک قرن گذشته و از زمان ماجرای دریفوس، الگوی روشنفکری به طور عام بوده است، درست به همان ترتیبی که انقلاب فرانسه الگوی شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 119 تاريخ : جمعه 12 دی 1399 ساعت: 20:51

 کورش لاشایی و تجربه‌ی انقلابنظری به نگاهی از درون به جنبش چپ ایران *حمید شوکت را باید، به گمان من، یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های جنبش چپ جدید ایران دانست. چند سال پیش، با نشر جلد اول نگاهی از درون به شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:54

گفتگویی با حمید شوکت: نگاهی از درون به جنبش چپ ایرانرضا فانی یزدی[email protected]شنبه ٢٩ مهر ١٣٨٤چندی پیش آخرین جلد از مجموعه گفتگو‌های حمید شوکت با رهبران سازمان انقلابی حزب توده ایران تحت عنوان «ن شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 220 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:54

جریان دموکراتیک نوین چگونه به کندز راه یافت (قسمت سوم و پایانی)در بخش دوم اشاره کردم که وقتی عزیز اوریاخیل به صنف ما می آمد و از "مسایل سیاسی" برای ما بحث می کرد، انجنیر سرور نیز از پشت کلکین به سخنان شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 174 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:54

من شاهد اصلی نیستم. شاهدان اصلی در زیر تل از خاک خوابیده اند.من صدای از گلوی خفته‌ی آنها را به گوش شما می‌رسانم.خاطره هایی از زندان پلچرخیاز ملا عبدالرحمان و آشنایی او با سه انقلابی چپملا عبدالرحمان ز شین آسمان...ادامه مطلب
ما را در سایت شین آسمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3wwwxyze بازدید : 145 تاريخ : جمعه 14 تير 1398 ساعت: 20:22